بلوچ الف



محبوبم!
جهانم آشفته است؛ جهانم میزان نیست.
جهانم پر از اضطراب است.
لحظات چموش اند.
تنها هنگامی که به شما میرسم،
رو به روی تو ام و به تو سلام میکنم،
آن زمان جهان به تعادل میرسد.
جواب بدهی یا نه،
تو جهان مرا متعادل میکنی
محمد_صالح_علاء



فیلم #شبی_که_ماه_کامل_شد اثر #نرگس_آبیار که می پردازد به مسائل پیرامون #سیستان_و_بلوچستان در #جشنواره_فیلم_فجر تندیس بهترین فیلم سال را دریافت نمود.
طی مدت برگزاری جشنواره واکنش منتقدان و مخاطبان را پی گرفته ام و معمولن نظرات پیرامون فیلم یا سیاه مطلق بوده و یا اینکه سفید سفید یعنی عده ای آنرا یک اثر موفق و ستودنی دانسته اند و برخی نیز نظری خلاف این را داشته اند.

این را نیز باید افزود که #النازشاکردوست ، #هوتن_شکیبا و #فرشته_صدرعرفایی بخاطر بازی در این فیلم موفق به دریافت بهترین بازیگر سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر شدند


مهر سوزن دوزی
بیشتر طرح های سوزن دوزی از کنار هم قرار گرفتن این مهر ها ( تَپه ) صورت میگیرد . البته دوخت های بدون مهر زمان بیشتری میبرند و قیمت بیشتری دارند .
این مهر ها ابتدا روی کاغذ طراحی شده و سپس توسط مردان ساخته میشود ، هر چه نقش مهر به گل نزدیک تر باشد نشانه ی فرهنگ هند و پاکستان است و هرچه به اشکال هندسی نزدیک باشد نشانه ی دوخت بلوچستان ایران است


زندگی را ورق بزن
هر فصلش را خوب بخوان
با بهار برقص
با تابستان بچرخ
در پاییزش عاشقانه قدم بزن
با زمستانش بنشین و
چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش.

زندگی را باید زندگی کرد، آنطور که دلت می گوید.
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری!
"  #نسرین_بهجتی "


اردیبهشت را می شود،
آرام آرام عاشقی کرد.
اردیبهشت را می شود
آرام آرام مُرد!
به من باشد میگویم هیچ عشقی نباید توی اردیبهشت تمام شود، هیچ دلی نباید توی اردیبهشت بگیرد، تنگ شود.
اصلا" اردیبهشت را باید دوباره از نو عاشق شد!
بهار باید اول جاده ی دل بستن ها باشد، اول عاشقی کردن ها.
آن زمان که دلت و احساست بنفش ملایم است و دنیا مثل رنگین کمان چند رنگ عشوه میاید و چشمک میزند، اردیبهشت را باید روی دور آهسته زندگی گذاشت و زندگی کرد.
اردیبهشت را باید از پشت تمام شال های نخی رنگی به تماشا نشست.
ملایم آرام یواش.
دقیقا "یواش".
(مریم_سمیع_زادگان)


قسمتی از متن خانم دکتر رودینی را بخوانید، و بدایند که اگر ایشان توانستند شما هم میتوانید. «گفته  بودم که در زاهدان زمانیکه دبیرستان میرفتم توی کتاب روانشناسی سال سوم دبیرستان با دانشگاه لایپزیک و دپارتمان روانشناسی که اولین آزمایشگاه روانشناسی دنیا توسط ویلیام وونت روانشناس آلمانی ، پدر روانشناسی آزمایشگاهی, بنیانگذار روانشناسی جدید هست آشنا شدم. 
آرزوی این رو داشتم که یه روز توی این دانشگاه و این دپارتمان تحصیل کنم،اما مگه میشد من کجای دنیا بودم و این دانشگاه کجای دنیا بود!!!، اما همیشه رویامو دنبال کردم و این یک عکس واقعی از رویای دوران نوجوانیه منه که امروز به ثبت رسید یک زن بلوچ ایرانی که با همه محدودیتها و‌ مشکلات زندگیش سرسختانه آرزوهاش و هدفش رو‌ دنبال کرد تا امروز که مدرک دکتری رو با نمره خیلی خوب از همین دانشگاه با کمک تک‌تک افرادی که خدا سر راهش قرار داد کسب کنه. امروز دفاعم رو با نام‌خدایم شروع کردم و گفتم من ژولیت رودینی هستم کسی که از محرومترین منطقه ایران اومد تا رویای دوران نوجوانیش رو به واقعیت تبدیل کنه تا نشون بده به همجنسهای خودش که توانایی انجام هر کاری رو دارند فقط باید باور داشته باشند و‌ تلاش کنند. قطعاً‌‌ امروز برای من نقطه شروع فصل دیگری از زندگیم خواهد بود که مملو از عشق، امید و هدفه.»


یک دقیقه تامل:
بخاطر سالهاى که در این دیار نفس کشیدم وبارها بعد از اون بخاطر سفر به این خطه از سرزمینم بر خلاف تمام مستند نگاران ودوستان که فقر این منطقه رو به رخ کشیدن که منکرش نمیشم اما نجابت وهوش واستعداد وامیدى که در لحظه لحظه زندگى مردم این منطقه وجود داره برام همیشه پر رنگتر از فقرى هست که بواسطه عوامل داخلى ویک عده سوءاستفاده گر براین منطقه سایه افکنده، از نظر من ایران با تنوع اقوامى که در اون زندگى میکنن ایرانه وتک تک اقوام ایرانى باعث مباهات واقتخار ایرانند

عکاس بانوک لطفی


شاید قدیمی ها شب که می شد ، سرِ یک ساعتِ مقرری ، چراغِ گردسوز یا شمع را خاموش می کردند و در سکوتِ مطلق و آرامشی سنتی و اصیل ، چشمانشان را می بستند و خیلی راحت ، خوابشان می برد !
قدیمی ها ، دغدغه و نگرانی هایشان کمتر بود ،
قدیمی ها ، دلشان خوش تر و زندگی هایشان بهتر بود !
زمانِ ما فرق دارد !
ما در عصری پر از دلهره سِیر می کنیم ،
عصرِ بحران ،
عصرِ بی ثباتی !
اینجا نه از آن حال و هوایِ اصیل ، خبری هست ،
نه از آن جمعِ صمیمی و حمایتِ خالصانه !
ما در بی پناه ترین حالتِ ممکنیم .
با تمامِ سختی ، روی پاهایِ لرزانِ خودمان ایستاده ایم ،
هیچ کس هوایِ ما را ندارد !
دلمان خوش نیست و هرکار که می کنیم ، آخرش یک پایِ آرامشمان می لنگد !
به هر دری که می زنیم ، شب هایِ بی ستاره مان به خیر نمی شود !
کاش ، در روزگارِ دیگری بودیم !
کاش دورانمان کمی ، فقط کمی عقب تر بود !

#نرگس_صرافیان_طوفان


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

بلاگ رزمندگان جهادی اسلام passengerelevator انفجار Crash مامان و بابا و بچه‌ها Kim Melissa سایتی برای همه